دیگه داره شمارش معکوس شروع میشه!
شادیسا گلم سلام به سلامتی شما وارد سی و هشتمین هفته از زندگیت شدی عزیزم. دیگه کم کم داریم به پایان یکی بودمون نزدیک میشیم. مطمئنم که دلم برای این روزها و تکون خوردنهات تنگ میشه. می دونم الان جات خیلی تنگ شده اینو از نوع ضربه ها و کج و کوله شدن شکمم می فهمم. الهی که من قربونت برم مامانی.... گل دخترم خدا رو شکر که با مرخصی استعلاجی ام موافقت شد. دوشنبه (٢٣ مرداد) ساعت دو بعدازظهر وقت کمیسیون داشتم. بابا محمدرضای مهربون از شرکت زودتر اومد دنبالمون و ما رو برد برای بیمه. خانمی که مسئول کمیسیون بود آخرین برگه سونوگرافی رو نگاه کرد و ازم دلیل استعلاجی رو پرسید. من هم بهش گفتم که بدلیل انقباض و .... بعد پرسید تا بحال از ...