شادیساشادیسا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

فرشته کوچک ما شادیسا

آخرین سونوگرافی در هفته 37

1391/5/17 9:12
نویسنده : سانی
28,639 بازدید
اشتراک گذاری

این هفته اولین هفته ای هست که خونه نشین شدم. برخلاف تصورم که فکر میکردم به کارهای عقب افتاده ام میرسم ،‌ هنوز حوصله ی انجام کار خاصی رو ندارم. ولی امیدوارم که با یه کمی استراحت حالم سرجاش بیاد و کم کم استارت کارهای معوقه رو بزنم.

نامه ی استعلاجی ام رو روز شنبه بردم برای بیمه و برای دوشنبه ی آینده وقت کمیسیون بهم دادن. تا ببینم چی میشه دیگه....

روز دوشنبه با مامان پروین رفتیم کلاس بیمارستان خاتم. خیلی خوب بود و مامان خوشش اومد. هفته ی دیگه آخرین جلسه ی کلاسه. خیلی خوشحالم که دارم با آمادگی کامل به روز زایمان نزدیک میشم.

 

روز سه شنبه اول صبح رفتم سونوگرافی نرگس. با اینکه مثل همیشه اول وقت رسیده بودم ولی تقریبا یکساعت و نیم طول کشید تا نوبتم شد. این بار کسی همراهم نبود ولی نمی دونم چرا مثل دفعات پیش اصلا استرس نداشتم. انگار از قبل می دونستم که حال دختر نازم خوبه خوبه....ني ني شكلك

خدا رو شکر که همین طور بود. همه چیز نرمال و خوب بود. تنها چیزی که یه کم ناراحتم کرد این بود که خانم دکتر واسعی بهم گفت که دختر نازت یه ذره کم وزنه!!! این هم نتیجه سونوگرافی :

در بررسی اولتراسونوگرافیک رحم حاوی یک جنین در وضعیت سفالیک با ضربان قلب منظم 151 بار در دقیقه می باشد.

سن حدود 35-36 هفته

BPD= 88 (یعنی دور سر دختر نازم)

وزن تقریبی جنین 2675 گرم است.

جفت در موقعیت فوندال با ضخامت نرمال و گرید سه می باشد.

حجم مایع آمینیون با اندکس 112 میلیمتر در حد طبیعی می باشد.

 

بعداز ظهر که در مورد وزنت با خانم دکتر قاضی زاده صحبت کردم گفت که نرماله و یه کمی خیالم رو راحت کرد. give_heart.gif

خدا روشکر که ضربان قلبت هم خوب بود و نوبت بعدی شد برای سی و یکم مرداد. خودم هم 61 کیلو شده بودم!!! یعنی تا حالا حدود یازده کیلو اضافه کردم....

امروز برای آزمایشهایی که رویان نوشته بود رفتم آزمایشگاه . جوابش یکشنبه آینده آماده میشه. اگه مشکلی نباشه می تونیم باهاشون قرارداد ببندیم.

بعد از اینکه کارم توی مطب تموم شد با بابایی رفتیم و برای اتاق شما فرش خریدیم. امیدوارم که خوشت بیاد دخترم.

راستی بابایی برای سایت ثبت احوال ایمیل فرستاد تا با نامگذاری شما موافقت کنن.

چون که اسم شما توی لیست اسامی اونجا نبود ترسیدیم که موقع گرفتن شناسنامه دچار مشکل بشیم. انشاله که موافقت میشه شادیسای نازم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان الی
20 مرداد 91 17:22
سلام دوستم
خوبی؟
خدا رو شکر که همه چیز روبه راهه و حال جیگل خاله هم خوبه
والا بعد 17-18 روز استراحت تنبلی من هزار برابر شده ننه . نمی دونم تو تو چه وضعی هستی
هههههههههههه
ایشا.. که هم نامه کمسیون و هم اسم شادیسا جونم تائید بشه
مواظب خودت باش

مرسی الی جونم
تو هم مراقب خودت و گل دخترت باش
بوسسسسسسسس


غزال مامان فاطمه
20 مرداد 91 18:24
سلام مامان شادیسا جون... ایشالا بسلامتی زایمان میکنی. استرس اینروزا طبیعیه.... انشالله که با اسمش هم موافقت میکنن تو ثبت احوال عزیزم... نوشته هات منو یاد روزای اخر میندازه... الهی که بسلامتی فارغ بشی...بوس بوس
غزال مامان فاطمه
20 مرداد 91 18:33
سانی جون اینروزا چیزای خنک بخور تا نی نی زردی نیاره... مث عرق کاسنی.. آش دوغ... سالاد آبغوره و هندوانه....


مرسی از توصیه هات دوست خوبم .. چششششششمممممم
فافا
21 مرداد 91 11:12
قربون شاديسا گلي برم...انشاالله اسمش ثبت ميشه من مي دونم....
به كارهات مي رسي مامان كوچولو...


مرسییییییییی خاله فافای مهربووووووووون
مامان امیر مهدی وطاها
25 مرداد 91 17:30
سلام عزیزم ممنون از اینکه جویای حال ما هستی خدا رو شکر امیر مهدی از بیمارستان مرخص شده وحالش خوبه اما به خاطر ضعیف بودنش واینکه هر روز کلی ازمایش ودکتر داره دیگه وقت نمی کنم بیام نت اما حالا از امروز به بعدکم کم تمام خاطرات اون روزهای خوب وبدی رو که بهمون گذشت می ذارم تو وب.امیدوارم شما وشادیسای عزیزم هم همیشه سالم وسلامت باشید وبه سلامتی فارغ بشی ونی نی عزیزت رو در اغوش بگیری.بازم ممنون که به ما سر میزنی عزیزم