شادیساشادیسا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

فرشته کوچک ما شادیسا

دیگه فقط 8 هفته مونده!

1391/4/14 10:06
نویسنده : سانی
768 بازدید
اشتراک گذاری

شادیسا خوشگل مامان

سلام دخترم... مامان این روزها شده مثل یه ساعت شماطه دار. هی  ساعتها و دقیقه ها رو می شمره که کی این انتظار به پایان میرسه.  

  36.gif 

جمعه بابا محمدرضای مهربون اتاقت رو خالی کرد و با دقت و وسواس خاصی همه جا رو تمیز کرد و برق انداخت. انقدر ذوق داشت که نگووووووووو. 4.gif

 

دختر نازم ، یکشنبه عصر بالاخره سرویس چوبت رو آوردن و از وقتی که توی اتاقت چیدیم، مامان دائم میره توی اتاقت سرک میکشه و قربون صدقه ات میره. آخه خیلییییییییی اتاقت خوشگل شده مامانی. ziba

حالا باید سر فرصت وسایلاتو توی کمدها بچینیم. وقتی اتاقت کاملا آماده شد، عکساش رو برات میذارم تا بعدا بیای و ببینی که آقاجون و مامان پروین چقدر زحمت کشیدن.

 

شادی دل مامان ! دیروز هم دومین جلسه کلاس بیمارستان بود. مثل دفعه ی قبل کلی از کلاس استفاده کردم و چیزهای جدید یاد گرفتم. خیلی خیلی خوشحالم که از وجود این کلاسها مطلع شدم و دارم شرکت میکنم.  امیدوارم بتونم همه ی ٨ جلسه رو برم. البته هر بار که میرم کلاس دوست خوبم "زهرا" جون (زیتون مامان علیرضا) رو دعا میکنم. چون اون بهم کلاسها رو اطلاع داد.

 

بعدا نوشت:

دیشب مامان پروین مهربون اومد خونه مون و همه ی خریدهاتو با کمک هم توی کمدات چیدیم...... وای که نمیدونی چقدر ذوق کردیم... از دیشب هزار بار در کمدت رو باز کردم و دونه دونه ی لباسهاتو ورانداز کردم... همه اش داشتم تو رو توی اون لباسهای خوشگل تصور میکردم عسلم.

ان شاله که ٨ هفته ی دیگه (نهایتا خونه ی پر) میای توی بغلم و تمام انتظارها به پایان میرسه.

تا اون موقع مواظب خودت باش. مامان خیلی مشتاقه که زودتر شما رو ببینه ولی قول بده کوچولوی خوبی باشی و برای بیرون اومدن ، عجله نکنی... آخه مامان کلی کار عقب افتاده داره که میخواد همه رو سر فرصت انجام بده و با خیال راحت به استقبال شما بیاد.قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان پرهام
13 تیر 91 10:08
سلام مامان شادیسا من و شما هر دو منتظر فرشته هامونیم امیدوارم هردوشون به سلامت بیان خوشحال میشیم به ما هم سر بزنید.
خاله مژگان
13 تیر 91 11:45
سلام دوستم
ایشالا این روزای اخر برات زود بگذره و سبک بشی
منم اتاق دخملمو چیدم خوشحال میشم به پیجم سر بزنی
مواظب خودتو شادیسا کوچولو باش


ان شاله که به سلامتی عزیزم
مهسا
14 تیر 91 10:24
دل تو دلم نیست که نی نیت بیاد ببین تو دل تو چه خبره؟
فافا
14 تیر 91 11:59
اي جانم...همه‌ي ما داريم ثانيه شماري مي‌كنيم... من و فاميلِ دور هم از ديدن وسايل چوبي شاديسا گلي يكعالمه ذوق كرديم شماها كه جاي خود داريد... حسابي مراقبِخودتون باشيد
مامان طاها وامیر مهدی
16 تیر 91 17:44
سلام مامان شادیسا جون امیدوارم صحیح وسالم فارغ بشی الان که نی نی تو دلته وداری مامان میشی قلبت پاکه نی نی من تو هفته 29 به علت فشار بالای من به دنیا اومد والان تو بخش ای سیو بستریه این روزها خیلی دپرسم ازتون خواهش میکنم واسه نی نی من هم دعا کنید


عزیزم ان شاله که خدای مهربون حافظ و نگهدار پسر نازت باشه و بزودی بیاد خونه.
حتما اگه لایق باشم براتون دعا میکنم.
ماهک
17 تیر 91 9:54
سانی جونم انشالله این روزای باقی مونده هم خیلی زود زود و به خوشی بگذره و گل دخملت بید بغلت بوسسسسسسسسسس


مرسیییییییی ماهک جون مهربونم
ان شاله که شما هم دوران بارداری خوبی رو بگذرونی
غزال مامان فاطمه
18 تیر 91 5:48
سانی جونم سلام. این چند هفته هم خیلی زود میگزره و انشاالله روی ماه دخملتو میبینی
مامان الی
18 تیر 91 10:07
خاله مطلب رمز دار عکس چندتا کمد و تخت بود که واسه مامانم گذاشته بودم ببینه آخه تهرانه دوست داشتی تو هم ببین
می خوام آخر هفته پاکش کنم
بوسسسس



قربونت برم الی خوشگلم....... نیازی نیست رمز بدی بهم .. شوخی کردم
هانی
18 تیر 91 12:53
عزیزم به امید خدا این چند هفته هم با خاطرات شیرینش تموم میشه و شادیسا جونی سالم و سلامت به آغوشت میاد گلم.
nafiseh
18 تیر 91 13:22
ishala in 8 hafte ham be khoshi o salamati tei beshe va shadisa jon ra be salamati be aghosh begiri golammmmm
مامان آراد(خاطره)
19 تیر 91 14:49
سلام...خانمی ایشالا که به سلامتی فارغ بشین و عکسای این دخمل نازمو بزارین و ما هم ببینیم...براتون دعا میکنیم...
ایشالا که همیشه سالم باشین...


خیلی ممنون خاطره جون
زیتون
21 تیر 91 15:33
چقدر حس هامون تو این روزا شبیه همه!!!
هممون داریم مامان میشیم...باورت میشه؟!!!
دعا کن منم بتونم بیام کلاس....خیلی دلم میخواد...خیلی.


انشاله که حالت بهتر شه دوستم و بتونی بیای کلاس. من که همه اش دعات میکنم. بووووووووس
میرزا کوچک خان
25 تیر 91 11:16
سلام! مبارکه! کم پیدایی مامان شادیسا کوشولو....