چهل روزگیت مبارک
من شنیده بودم که نوزادها بعد از 40 روزگی بهتر میشن. انگار به بودن توی این دنیا عادت میکنن و جدا که همینطور هم هست..
شادیسای شیرینم! دیروز چهل روزت شد عزیز دلم... احساس میکنم از دیروز خیلی خیلی آروم هستی. شکر خدا خیلی راحت شیر میخوری و راحت هم میخوابی....
دختر نازم! دیروز عصری با بابایی بردیمت پیش دکتر نجیبی. دکتری که تمام کودکی های مامانی با اون و تجربه ی پزشکی اش گذشته... دکتر شما رو چک کرد و خدا رو شکر که همه چیز خوب بود .
وزنت 4 کیلو و 700 شده بود و قدت هم 55 سانت. الهی که مادر قربونت بره عزیزکم....
شما هم خیلی خانم بودی و اصلا موقع معاینه های دکتر تکون نمیخوردی.
بعد اومدیم خونه مامان پروین تا شما رو به حموم چله ات ببریم.
شادیسای گلم اینو بهت نگفتم که تو عاشق حمومی... توی حموم اصلا و ابدا ناراحتی و گریه نمیکنی ... مثل یه عروسک ناز، ساکت و آروم روی پاهای مامان پروین بی حرکت می مونی تا ما کارمون رو انجام بدیم. اون لحظه که مامان پروین داره صورتت رو آب میریزه یک ذوقی توی چشمات هست که منو دیوونه میکنه . میخوام همون جا انقدر فشارت بدم که حد نداره... بعد هم که میارمت بیرون تا لباس بپوشی محاله که گریه کنی. فک کنم هنوز توی ذوق و شوق آب بازی هستی... من هم که دائم دارم برات اینو میخونم:
شالاپ شولوپ آب بازی
شالاپ شولوپ آب تنی
هووووووووووووووووووررررا
عاشقتم عروسک نازم............