شادیساشادیسا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

فرشته کوچک ما شادیسا

18 ماهگیت مبارک نفس مامان

1392/12/6 10:01
نویسنده : سانی
638 بازدید
اشتراک گذاری

قشنگِ من

 

18 ماهگیت مبارککککککککککککککک.

امروز یه حس خاص دارم. توی ذهنم همیشه برام 18 ماهگی یه جور خاصی بوده. درست مثل شش ماهگی و یکسالگیت. چرا که فکر میکنم دقیقا هر شش ماه یکبار، وارد یک برهه جدید از زندگیت میشی که با قبل، یه عالمه تفاوت داره.

بعد از شش ماهگی دیگه اون نوزاد کوچولوی شیرخوره نبودی که بشه یه جا نگهت داشت و با وارد شدن به دنیای رنگارنگ غذاهای مختلف، دریچه ی جدیدی از این دنیای رنگارنگ به روت باز شد. بعد از یکسالگی، با قدمهای کوچک و پرهیجانت به کندو کاو اطراف مشغول شدی و تبدیل شدی به یه دختره کوچولوی نوپای شیطون با یه عالمه شیرین کاری و خرابکاری !!! دیگه از یکسالگیت به بعد مثل آدم بزرگها همه چیز رو متوجه میشی و خیلی خوب میتونی منظورت رو بهمون بفهمونی.

الان هم دقیقا یک ماهه که طوطیِ شیرین سخن خونه مون شدی. هر کلمه ای که میشنوی رو بلافاصله تکرار میکنی و من مطمئن هستم این جهش در حرف زدن هر روز بیشتر و بیشتر میشه.

 

بقیه در ادامه مطلب

دامنه کلماتت به 40 کلمه یا بیشتر رسیده.

این هم کلمات شیرینی که با اون صدای عروسکی و نازت در موقعیتهای مخصوص به خودش، کاملا به جا ازشون استفاده میکنی و قند توی دل مامان و بابا آب میشه :

- موز --> موس

- سیب --> سی

- آناناس --> آناسا

- آسانسور --> آناسور

- پتو --> پتو

- پارچه --> پاچه (موقع غذا خوردن، خودت میری و پارچه ای که زیرت میندازم رو میاری و میگی : پاچه )

- پسته --> پسته

- دوش --> دوش ( توی حموم همه اش تکرار میکنی)

- دستشویی --> دشوویی

- شیر --> شی

- دوغ --> دووووووو ( با دیدن شیر یا دوغ از شدت علاقه اسمشون رو فریاد میزنی و تا بهت ندیدم که بخوری دست بردار نیستی!!! البته اولش چه شیر باشه چه دوغ، میگی شییییییی . بعد که بهت میگیم نه این شیر نیست، میگی دووووووووووووووو ....خنده)

- چای --> چاااااا

- افتاد --> آفتاااااااااا / آفتاتتتتتتت (وقتی چیزی از جایی بیفته یا خودت روی زمین بیفتی فوری اینو میگی )

- تاب تاب (موقع تاب سواری یا دیدن تاب)

- خوشحال --> خُشال

- خوشگل --> کُشِل

- قاشق --> گاشوق

- پاستا --> پاستا

- ماکارونی--> ماکاآنی

- بسته --> باسته ( در مواردی که یه چیزی مثل در خونه یا در وسیله ای بسته بشه میگی)

- شیرین --> شی یی

- عسل --> عسسسسَ

- عطر --> عبط

- ماساژ --> ماسا ( وقتهایی که بابایی پشتت رو ماساژ میده خیلی دوست داری و همه اش تکرار میکنی ماسا )

- به محض سوار شدن به ماشین یا دیدن گوشی موبایل هر کسی یا لپ تاپ فوری میگی : نو نو - نو نو .... یعنی باید برات آهنگ بذاریم. واقعا عاشق موسیقی و آهنگ هستی. هر کجا حتی توی مغازه یا پاساژ هم که باشیم با شنیدن موزیک شروع میکنی به نانای و بشکن زدن به سبک خودت که واقعا بامزه است.

- جدیدا ماما و بابا رو خیلی بانمک به صورت کشدار ادا میکنی. ما ماآآآآآآآآ - باباآآآآآآآآآآآآآآآآآ...

- صبحها به محض بیدار شدن سلام میکنی البته به سبک خودت : سَ ... یا اگه مثلا کسی دستشویی باشه وقتی بیرون بیاد تو فوری میدوی جلوش و سلام میکنی!!نیشخند

- دختر کوچولوی ما از حالا خودش به فکر یادگیری زبان دوم افتاده! از روی تبلیغ "بالا بالا" کلمه "BABY" رو که اونجا تکرار میکنن یاد گرفتی و خیلی قشنگ میگی : بِی بی...

- وقتی خیلی شاد هستی و یا توی یه جمع همه دارن دست میزنن، میری وسط جمع و بلند تکرار میکنی دسسسسسست ، دسسسسسسسسست  و همه رو تشویق به دست زدن میکنی. مخصوصا مامان اگه دست نزنه، میای جلوی من و به زور دستام رو به شکل دست زدن به هم میزنی که یعنی دست بزنم !!!

- وقتی هم میخوایم ازت تأیید چیزی رو بگیریم خیلی قشنگ میگی : بااااااااااااااااااشه... البته این "باشه" در مواردی که جوابت بله هست کاربرد داره. که حالتت موقع گفتن "باشه" انقدر بانمک و خوردنیه که همیشه محکم فشارت میدم .

- یه سورپرایز قشنگ که برای مامان داشتی و دیگه تکرارش نکردی این بود که یه روز ازت پرسیدم : شادیسا مامانی رو دوست داری ؟ تو هم بدون معطلی سرت رو تکون دادی و گفتی : بَتِ یعنی بله!! قلب

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مهدیه مامی مهلا
6 اسفند 92 12:37
سانی جونم 18 ماهگی شادیسا گلی مبارک.ایشالله 180 سالگیش رو ببینی ماشالله شادیسا دختر زرنگیه .از سنش خیلی جلوتره براش اسپند دود کن
مامان الی
6 اسفند 92 17:46
عزیزم 18 ماهگیت مبارک .ایشالله که همیشه سالم و سلامت باشی عزیز دل
الناز مامی کیان
6 اسفند 92 21:04
18ماهگیت مبارک شادیسا خوشگلم. ماشاالله به حرف زدنت شیرینم. سانی جون چه قشنگ نوشتی احساساتتو
زهره (مامان آرتین)
7 اسفند 92 2:23
18 ماهگی شادیسا جون مبارک خیلی زرنگه این دخترت ، ماشالله ببوسش
مامان الی
7 اسفند 92 16:41
سلام دوستم کار خوبی میکنی که پستونک رو موکول کردی به بعد از شیر رفتن .چون از شیر گرفتن واقعا سخته .آنیسا با اینکه اصلا نمی دونست شیر میخوره بعد از اینکه کامل شیر دادن رو قطع کردم شبها دنبالش میگشت و پستونک به دادم میرسید ایشالله همه مراحل به آسونی طی بشه
گلی مامی زهرا
7 اسفند 92 17:29
افرین به شادیسای ناز انشالله همیشه شاد وسلامت باشه زهرای ما هم به مدد بالا بالا وقتی ازش می پرسیم بچه چی میشه با لهجه هم میگه: بی بی
غزال مامان فاطمه
7 اسفند 92 20:48
سلام . 18 ماهگی شادیسا گلم مبارک. الهی 120 ساله بشی... مهد رو چکار کزدی عزیزم؟ دخمل ناز و باهوشتو ببوس. آفرین که داره کم کم به حرف میافته.
مریم مامی رَسپینا
13 اسفند 92 3:36
18 ماهگیت مبارک شادیسا جونم افرین به تو دختر باهوش و زرنگ بوس بوس بوس
فافا
13 اسفند 92 21:05
فدای شیرین زبونی هات...نمیدونستم عاشقِ ماساژی...خاله قربونت بره...منم عاشق تک تک کلماتی هستم که می گی....