شادیسا جونم دو سالگیت مبارک
شیرین ترین هدیه خدا ، دو سالگیت مبارککککککککککککک ....
شادیسا جونم بذار اول از همه یه اعترافی کنم... قبلاً فکر می کردم وقتی میگن یه بچه دو سالشه خیلی بزرگه! فکر می کردم بچه وقتی بیاد و یکمی که بگذره و از حالت نوزادی خارج بشه، دیگه برای مامان و باباش عادی می شه. ولی الان می بینم دو سال گذشته و من همچنان مثل کسی که به تازگی بچه دار شده به تو نگاه می کنم. چپ و راست قربون صدقه ات می رم، تو رو به آغوش می کشم و می بوسم و بو می کنم و لذت می برم ... هر حرکت یا حرف جدیدت منو به وجد میاره.
اینطور بگم دخترکم تو همیشه برای من دوست داشتنی و تازه هستی. همیشه برای من خوردنی و خواستنی هستی، در یک کلام تو : شادی بخش زندگی ما هستی.
امسال روز تولدت پنجشنبه ششم شهریور ، مصادف با تولد حضرت معصومه و روز دختر بود. ما هم یه جشن کاملا خانوادگی و کوچولو با حضور خانواده مامان و بابا ترتیب دادیم. خیلی خوب شد که بابا بزرگ و عزیزجون و عمو مجید از شمال اومدن پیشمون تا در جشن دو سالگیت کنارمون باشن. جشن تولد امسالت خیلی با پارسال تفاوت داشت. تو امسال کاملا متوجه همه چیز بودی و حتی از یک هفته قبل همش میگفتی : "هفته دیگه تَلُد بالکه... " و همه اش سراغ کیت (کیک) و شمع و پادکنک (بادکنک) رو می گرفتی...
خدا رو شکر که در کنار عزیزانمون یه شب بسیار شاد و صمیمی و خوب رو سپری کردیم. همین جا از تمامی اعضا خانواده که زحمت کشیدن و هدایای خیلی قشنگی برای شادیسا جون آوردن تشکر میکنم.
خیلی خوشحالم که جشن تولد امسال رو خودمونی با حضور کسانی که دختر گلم می شناستشون و دوستشون داره گرفتیم. این باعث شد که اصلا اذیت نشه و یه شب خاطره انگیز و لذت بخش داشتیم.
کیک امسالت رو شکل میکی موس گرفتیم چون خیلی عروسک میکی موست رو دوست داری( یا به قول خودت هیتی موس). البته بین خودمون بمونه این مینی موسه نه میکی موس
عکس با مهمون اختصاصی جشن امسال، پارسا جون خوش اخلاق .... دختر مهربونم هم عاشق پسر خالشه و همه اش می بوسدش و بغلش میکنه.
امسال از کادو گرفتن درک درستی داشتی و واقعا شاد شدی. تمام کادوها رو با ذوق و شوق باز میکردی و با دیدن هر کدوم یه عالمه ابراز احساسات میکردی. اگه لباس بود جلوی تنت میگرفتی !