لپه کوچولو
امروز داشتم یه مجله که خاله فافای مهربون برام خریده بود میخوندم. رشد نی نی کوچولو رو توی هفته های مختلف نوشته بود. امروز ٦ هفته از وقتی که مهمون دل مامان شدی میگذره. اونجا نوشته بود که قلب کوچیکت داره پمپاژ میکنه و جوانه های دست و پا شروع به شکل گیری میکنن. آخه هفته قبل دستگاه گوارش، ستون فقرات ، قلب، مغز و رگهای خونی شروع به پیدایش کردن....وقتی خوندم که تو فسقلی نازم الان ٦ میلی متر طول داری سریع خط کش در آوردم و با دقت نگاه کردم.... خدایا یعنی ممکنه کوچولوی من توی این سایز و ابعاد باشه و قلب کوچولوش بزنه؟ تو ذهنم اومد الان اندازه ی یه عدسی ولی خط کش رو که خوب نگاه کردم دیدم نه! دونه ی عدس از این یه کم بزرگتره. واسه همین بهت تا اطلاع ثانوی میگم "لپه کوچولو".
لپه کوچولوی خوشگلم مامان بی صبرانه منتظره که هفته بعد بره و قلب کوچولوت رو ببینه که داره میزنه...
ممنونم که کوچولوی خوبی هستی و تا حالا اصلا مامان رو اذیت نکردی. بجز پنج شنبه که مامان مهمون داشت و از بس خسته بود وسطهای شب با درد زیر دل از خواب پاشد و یکساعتی بیدار بود.... بالاخره باید به مامان بفهمونی که اومدی و باید بیشتر هوای تو رو داشته باشه و کمتر جست و خیز کنه...
دوست دارم