دختر 20 ماهه من
فرشته ی نازنینم،
به چشم بر هم زدنی بیست ماه از زمینی شدنت گذشت. هر روز که بزرگتر میشی، با شیرین زبونیها و شیرین کاریهات لذت مادر شدن رو بیشتر حس می کنم. در این یک ماه ، دایره کلماتت به شدت پیشرفت کرده و تقریبا هر کلمه ای رو کاملا بجا استفاده میکنی.
و از همه مهمتر اینکه بالاخره داری جملات دو کلمه ای میگی :
- دوست دااااااااااااااااااااادم (دوسِت دارم )
- بیا تو
- مامان بیا
- این کیه ؟ شادسا ( وقتی که عکسات رو روی دیوار می بینی این جمله رو میگی )
- نه نخوام ( نه نمیخوام )
کلمات جدیدی که خیلی بامزه ادا میکنی :
- کیفی (کیوی)
- سَیا / سَدا (سلام - تا دو روز پیش فقط میگفتی سَ که البته من عاشقش بودم )
- ماف ( ناف - هر بار که عوضت میکنم دست توی نافت میکنی و میگی !!!)
- صندَ نی (صندلی)
- تَش یا کَش ( کفش )
پَیدِه (پرده)
- سُرسُر (سرسره)
- خستم (وقتی کمی خوابت میاد و خسته ای) گاهی هم میگی : خسته شده
جالبه که فعلها رو به صورت سوم شخص استفاده میکنی:
- میخوابه - خوابید (وقتی که عروسکت رو می بری و میخوابونی میای بهم میگی ) - می شینه - میخوره - خورده
- شستم ( دستات رو که می شوری)
- وقتی زنگ در رو می زنن یا تلفن زنگ میخوره جالبه که اول میگی : آگا جون (آقاجون) یا بعضی وقتا میگی : مِیتی (مهدی)
و یه عالمه کلمه دیگه که یادم نیست....
با اومدن بهار و بهتر شدن هوا، هر روز می برمت پارک. انقدر تاب تاب و سرسره رو دوست داری که باید هر دفعه به یه بهونه ای تو رو از پارک به خونه برگردونیم. یا به هوای خوردن بستنی یا سوپ یا به به!
ادامه مطلب پر از عکسه....
قربونت برم که پاتو روی پات میندازی.
یک پیک نیک دلپذیر در پارک چیتگر. این گیاه کاج رو خودت پیدا کردی و کلی کیف کردی باهاش. هر وقت هم این عکس رو می بینی بلافاصله میگی : کااااججججججججججج
سرزمین عجایب
این سرسره انقدر شیبش تند بود که بعد از سر خوردن ، روی زمین ولو شدی و چند دقیقه بی حرکت موندی!!! البته خسته هم بودی....