چهار دندون همزمان !!!

وروجک مامان

الهی مامان فدای تو بشه که داری همزمان چهار تا دندون در میاری. دو تا دندون نیش بالا و دو تا دندون آسیاب کوچک بالا. الان نزدیک به چهار پنج شبه که نمیتونی خوب بخوابی. به فاصله یکربع یا نیمساعت یکبار با گریه شدید بیدار میشی. بخاطر همین شما رو کنار خودم روی تخت آوردم تا هم شما اذیت نشی هم مامان ! بابایی هم به وسط هال نقل مکان کرده.

توی شکل زیر ترتیب و تعداد رویش دندونهای گل دخترم رو نشون دادم. ( فلشها دندونای تازه رو نشون میده )

الان تعداد دندونهای شادیسا گلی از 9 تا به 13 تا رسیده.

دختر عزیزم دیگه تا پایان راه در آوردنِ دندونهای شیری چیزی نمونده. هفت تا دندون ناقابل دیگه دربیاری شرش کم میشه ! البته امیدوارم از این مرواریدها بخوبی نگهداری کنی چون بخاطر تک تکشون خیلی خیلی درد کشیدی.

نمیدونم چرا همیشه موقع دندون در آوردن یه مریضی هم سراغت میاد. دو روز پیش دیدم که بجز تب خفیفی که نشونه دندون بود، آبریزش هم داری. به طوری که آب بینیت یکسره توی دهنت میریخت!!!! عصر همون روز بردیمت پیش خانم دکتر خرم فر.

مثل همیشه پروژه ی روی سر گذاشتن مطب و جیغ و گریه و کولی بازی داشتیم!! عزیز دلِ مادر! آخه من نمیدونم چرا از دکتر و معاینه و دارو خوردن انقدر وحشت داری و بدت میاد. خوبه که خدا رو شکر تا بحال هیچ گونه تجربه ی ناخوشایندی در مورد بیماری نداشتی و حتی یه سوزن هم بهت نزدیم !! ( البته به جز آزمایشهای زردی نوزادی و واکسیناسیون)

خانم دکتر تشخیص داد که شروع یه سرماخوردگی ویروسیه. چون گلوت کمی التهاب داشت برات شربت "سودوافدرین" نوشت که هر هشت ساعت یکبار دو و نیم سی سی بهت بدیم. برای آبریزش هم همون قطره سدیم کلراید. البته به خانم دکتر گفتم که با دیدن قطره،‌ فرار میکنی. بخاطر همین برات اسپریش رو نوشت. ( که البته باز هم در ترس و فرار تو هیچ فرقی حاصل نشده!!! )

جالبه که همزمان با تو ، من و بابایی هم دچار گلو درد شدیدی شدیم. بابایی که تقریبا مثل تو داره با سرماخوردگی شدیدی دست و پنجه نرم میکنه اما من فقط با گلو درد سر میکنم!!!

دیشب که دیگه اوج بیقراریت بود و تا دو نصفه شب همه اش گریه میکردی و تنها در صورتی که توی بغل راه می بردیمت کمی آروم میشدی.

دختر نازم امیدوارم این روزهای بی حالی و بی اشتهایی و بدخوابیت بزودیِ زود تموم شه.

امشب که دارم این مطلب رو برات می نویسم شما یک سال و 2 ماه و 18 روزته.

راستی در کنترل پایش رشدت قدت ٨٠ سانت و وزنت با لباس ده کیلو و هفتصد گرم بود که خدا رو شکر ٥٠٠ گرمی به وزنت اضافه شده بود.