دخترم چند لحظه می ایسته!!!
هووووووووووووووووووورررررراااااااا... بالاخره تلاشهای چند وقته اخیرت جواب داد. شادیسا خانم امروز (که هشت ماه و دو روزشه ) تونست با گرفتن دستاش به لبه های روروئک، برای چند لحظه روی پاهای کوچولوش بایسته. ولی خب بعد از دیدن تشویقهای مامانی ، هول شد و دستاشو زودی ول کرد و بعدش ..... تاپی افتاد زمین !!! فدات شم مامانی .... من می دونستم که دختر زرنگ و با پشتکارم همین روزها می ایسته.
متاسفانه امروز بابایی دوربین رو با خودش برده بود و نتونستم از این صحنه ی زیبا عکس بگیرم. اما مطمئنم که این صحنه بارها و بارها تکرار میشه و انشالله فرصت برای ثبتش زیاده.
این روزها انقدر حرکاتت شیرین و زیبا شده که باید از هر لحظه اش عکس گرفت.
تا می یام توی آشپزخونه ، تند تند چهار دست و پا دنبالم میای و میخوای که از پاهام بیای بالا.
تازگیها برای خواب، همین که کنارت دراز بکشم و در آغوشت بگیرم کافیه تا به خواب ناز فرو بری.
عزیز دردونه ، ماه تو خونه !
اندازه ی تمام ستاره های کهکشون دوست دارم.